تفسیر لغویتفسیر لُغَوی بهجهت تفسیر و تبیین واژههای مشکل قرآن جزو تفسیر موضوعی بهحساب میآید، و تفسیر غریب القرآن نام گرفته است. غریب، به معنای ناآشنای مطلق نیست تا به فصاحت قرآن خلل وارد کند بلکه شامل واژههایی است که در برخی قبایل سرشناس رایج بوده و در دیگر قبایل، ناآشنا مینموده است. هر واژه که در قرآن، با نام غریب خوانده میشود، غریب است که در سایه کاربرد قرآن، الفت یافته، و نامانوسی است که مانوس گردیده است. غریبی نیست که رکیک و ناهمگون باشد و موجب اخلال در فصاحت قرآن گردد. فهرست مندرجات۲ - نویسندگان تفسیر لغوی ۲.۱ - ابان بن تغلب ۲.۲ - محمد بن سائب کلبی ۲.۳ - محمد بن حسن رواسی ۲.۴ - مورج بن عمرو نحوی سدوسی ۲.۵ - ابن قتیبه ۲.۶ - علمای دیگر ۳ - کتب تفاسیر لغوی ۳.۱ - تفسیر غریب القرآن زید الشهید ۳.۲ - تاویل مشکل القرآن ابن قتیبه ۳.۳ - مفردات راغب اصفهانی ۳.۴ - تفسیر غریب القرآن طریحی ۴ - پانویس ۵ - منبع ۱ - معنا و نام تفسیر لغویتفسیر لغوی را میتوان جزو تفسیر موضوعی بهحساب آورد؛ زیرا تنها به تفسیر و تبیین واژههای مشکل قرآن پرداخته و تفسیر غریب القرآن نام گرفته است. غریب در اینجا، به معنای ناآشنای مطلق نیست تا به فصاحت قرآن خلل وارد کند بلکه شامل واژههایی است که در برخی قبایل سرشناس رایج و شناخته شده بوده و احیانا در دیگر قبایل، ناآشنا مینموده است؛ وگرنه، خود واژه (چه از لحاظ رواج استعمال و چه از نظر رسا بودن مفهوم) در آن محدوده، مشکلی نداشته است. قرآن بر آن بوده تا از واژههای فصیح و متداول در میان عرب اصیل، از هر قبیله بهره گیرد (در این زمینه به کتاب اللغات فی القرآن نوشته ابوالقاسم محمد بن عبدالله، رجوع شود. این کتاب چند نوبت چاپ شده و اخیرا با تحقیق دکتر صلاحالدین المنجد در بیروت مکررا به چاپ رسیده است.) و با این روش حکیمانه، وحدت زبانی فراگیری فراهم آورده است. البته در ابتدا برای قبایلی از عرب که به چنین واژههایی از قبایل دیگر، ناآشنا بودند، مشکل فهم برخی عبارات قرآن پیش میآمد؛ از جمله، فهم معنای ابا (به معنای علف) بر کسانی مانند ابوبکر و عمر مشکل آمد؛ [۲]
طبری، محمد بن جریر، تفسیر طبری، ج۳۰، ص۳۹.
[۳]
سیوطی، جلالالدین بن ابیبکر، الدر المنثور، ج۶، ص۳۱۷.
چون در میان قبیله قریش، این واژه بدین مفهوم متداول نبود؛ و این، بر قرآن عیب نیست؛ بلکه نشانه کمال آن است و احاطه آن را میرساند. کتابهای تفسیر غریب القرآن برای این به وجود آمدهاند تا اینگونه واژهها را بر همگان رسا و آشنا کنند.ازاینرو، هر واژه که در قرآن، با نام غریب خوانده میشود، غریب است که در سایه کاربرد قرآن، الفت یافته، و نامانوسی است که مانوس گردیده است. غریبی نیست که رکیک و ناهمگون باشد و موجب اخلال در فصاحت قرآن گردد. ۲ - نویسندگان تفسیر لغوینویسندگان توانمند در زمینه تفسیر غریب القرآن بسیارند که از روز نخست به این بُعد تفسیری قرآن همت گماشتهاند؛ از جمله: ۲.۱ - ابان بن تغلبابان بن تغلب ابوسعید بکری جریری (متوفای ۱۴۱) از بزرگان تابعان و از یاران امام محمد بن علی الباقر (علیهالسّلام)؛ او در تفسیر غریب القرآن کتابی دارد که در آن، برای روشن شدن مفهوم واژهها، از شعر جاهلی کمک شایان گرفته است و با تکیه بر جمله مشهور الشعر دیوان العرب؛ (گفته عبدالله بن عباس است) شعر، فرهنگنامه عرب است کار خود را بر همین اساس مکین، استوار کرده است. ۲.۲ - محمد بن سائب کلبیمحمد بن سائب کلبی کوفی، نسبشناس معروف و از اصحاب امامان بزرگوار، باقر و صادق (علیهماالسّلام) است؛ ابن خلکان میگوید: او صاحب تفسیر و علم نسب است و در این دو رشته سمت پیشوایی دارد. وی در سال ۱۴۶ درگذشت. ۲.۳ - محمد بن حسن رواسیابوجعفر محمد بن حسن رواسی، ابوساره، لغوی کوفی (متوفای ۱۷۰)؛ از اصحاب امام باقر و امام صادق (علیهماالسّلام) که شرح حال او بهعنوان دومین نگارنده کتاب معانی القرآن نیز آمد. ۲.۴ - مورج بن عمرو نحوی سدوسیابوفید مورج بن عمرو نحوی سدوسی بصری (متوفای ۱۷۴)؛ از پیشگامان اصحاب خلیل بن احمد فراهیدی است. کتابی با ارزش در غریب القرآن نوشته است. ابوالحسن اخفش میگوید: قاضی یحیی بن اکثم، درباره موثقترین و مورد اعتمادترین اصحاب خلیل که بر همه تقدم دارد و میتوان بر علم و دانش او تکیه کرد از من جویا شد؛ گفتم: نضر بن شمیل، سیبویه و مؤرج سدوسی!. ۲.۵ - ابن قتیبهابومحمد عبدالله بن مسلم (ابن قتیبه) دینوری (متوفای ۲۷۶). کتاب وی به نام تاویل مشکل القرآن بهترین کتاب در این زمینه شناخته شده است که از مراجعه به ابواب مختلف و عناوین متنوع مطرح شده در آن بخوبی بهدست میآید. ۲.۶ - علمای دیگرعلی بن حمزه کسائی (متوفای ۱۸۲)؛ ابر مرد ادبیات جهان عرب و مفسر توانمند. نضرب بن شمیل (متوفای ۲۰۳). محمد بن مستنیر قطرب (متوفای ۲۰۶). یحیی بن زیاد فراء (متوفای ۲۰۷. ابوعبیده معمر بن مثنی (متوفای ۲۱۰). ابوالحسن اخفش، سعید بن مسعده (متوفای ۲۱۶). ابوسعید عبدالملک بن قریب اصمعی بصری (متوفای ۲۱۶). ابوعبید قاسم بن سلام (متوفای ۲۲۴). ابوبکر محمد بن حسن (ابن درید) ازدی قحطانی (متوفای ۲۳۱). ابن عثمان، بکر بن محمد مازنی بصری (متوفای ۲۴۸). ۳ - کتب تفاسیر لغویکار بر این منوال ادامه یافت؛ چنانکه در طی سدههای پیدرپی، دانشمندان و فرهیختگان، هر یک بهاندازه توان علمی خود، در این رشته قلمفرسایی کردهاند و آثار گرانبهایی از خود به یادگار گذاشتهاند. (جلالالدین سیوطی میگوید: در این زمینه افراد بیشماری دست به تالیف زدهاند. برخی تا سیصد و شصت و سه تالیف را بر شمردهاند و اظهار کردهاند که سعی بر استیعاب کامل نبوده است.) [۷]
حسینی جلالی، سیدمحمدجواد، مقدمه غریب القرآن منسوب به زید شهید، ص۶۳ - ۹۵.
نکته قابل تذکر در اینجا آن است که عنوان کتابهای اخفش و کسائی و فراء معانی القرآن است و کتابهای ابوعبیده و قطرب مجاز القرآن است؛ و کتابهای دیگر، عنوان غریب القرآن دارند. این سه عنوان، از یک مُعَنْوَن حکایت دارند و هر سه اسم یک مسمی هستند که در اصطلاح پیشینیان بهکار میرفته است؛ ولی برخی از پژوهشگران متاخر گمان کردهاند که عنوان مجاز القرآن درباره بلاغت قرآن است نه تفسیر لغوی؛ و این اشتباه کم و بیش رواج یافته است. [۸]
صقر، احمد، مقدمه کتاب تفسیر غریب القرآن ابن قتیبه.
۳.۱ - تفسیر غریب القرآن زید الشهیدکهنترین کتاب که در این زمینه در دسترس است، تفسیر غریب القرآن منسوب به شهید بزرگوار، زید بن علی بن حسین (علیهمالسّلام) است که در سال ۱۲۲ به شهادت رسید. این کتاب، به روایت شیخ ابوجعفر، محمد بن منصور بن یزید مقری (متوفای ۲۴۰) که از پیشوایان زیدیه بهشمار میرود، از علی بن احمد بن الحسین، معروف به اکوع، از عطاء بن سائب ثقفی کوفی، از ابوخالد عمرو بن خالد واسطی از امام شهید زید بن علی بن الحسین (علیهمالسّلام) است؛ و این سند در سراسر کتاب تکرار میشود. از لابه لای تفسیر بهدست میآید که مجموعه گفتارهای تفسیری و ترجمه کلمات و واژههای قرآنی است که از طریق روایت، گردآوری شده؛ و اینکه عمرو بن خالد، خود یا کس دیگری متصدی جمع و تنظیم گفتههای زید گردیده است. [۹]
حسینی جلالی، سیدمحمدجواد، تفسیر غریب القرآن، اولین صفحه از تفسیر سوره حمد، پاورقی شماره ۲، ص۱۱۹.
به هر تقدیر، تفسیری است لغوی، در کمال ایجاز و اختصار و در عینحال پرفائده و پربار که از دانشی عمیق و ذوقی لطیف حکایت دارد که پژوهندگان قرآن از آن بینیاز نیستند. در این کتاب، تفسیر و تبیین لغات مشکل به ترتیب آیات و سور آورده شده که شاید برای مراجعه کننده سهل التناولتر باشد. این مجموعه نفیس، اخیرا با تحقیقی دقیق و با همت والا و دست توانای فاضل محترم سیدمحمدجواد جلالی آماده و به زیور طبق آراسته گردید. ۳.۲ - تاویل مشکل القرآن ابن قتیبهبهترین کتاب که در آن، در زمینه برداشتن پوشش از مبهمات قرآن و حل مشکلات آیات کوشش شده و در آن، تبیین و تاویل هر کدام درست و بهجای خود آمده است، کتاب تاویل مشکل القرآن نوشته علامه خبیر و ناقد بصیر، ابومحمد عبدالله بن مسلم (ابن قتیبه) دینوری مروزی (متوفای ۲۷۶) است. وی در این کتاب، بهطور فراگیر، پیرامون انواع متشابهات در قرآن سخن گفته و شرح و بسط آن را بهکمال رسانده است. از شبهه افکنان در قرآن سخن گفته، دعوی تناقض و اختلاف، تکرار و گمان زیادتی لفظ و برداشتهای مخالف ظاهر نص و نیز دعوی درهم ریختگی نظم و مخالفت با قواعد لغت را یک به یک توضیح و دفع نموده است. همچنین از اشباه و نظایر در معانی الفاظ قرآن سخن گفته و درباره حروف و معانی آن و مانند آنها در افعال و استعمال حروف بهجای یکدیگر؛ و در پایان، از نکات مشکل و مبهم وارد شده در قرآن بهطور مستوفی سخن گفته است. کتابی است نفیس و یگانه در فن خود که پیش از آن نظیری نداشته و بعد از آن جایگزینی برای آن نیامده است. این کتاب، تنها درباره حل مشکل و دفع شبهه از قرآن است؛ لذا ابن قتیبه، کتاب مستقل دیگری که مخصوص تفسیر غریب القرآن باشد، بهعنوان مکمل این کتاب به رشته تحریر درآورد. کتاب تفسیر غریب القرآن ابن قتیبه، در حقیقت، بخشی از تفسیر است که به تبیین و شرح آیات مشکله قرآن پرداخته و جنبه تکمیلی کتاب نخستین او را دارد و برای حجیم نشدن کتاب تاویل مشکل القرآن، این بخش را جدا و با عنوانی مستقل آورده است. ابن قتیبه، در مقدمه، بههمین نکته اشاره میکند و هدف خود را در این کتاب، اختصار و تکمیل و توضیح، همراه با ایجاز بیان کرده، چنین میگوید: این کتاب، از نوشتههای مفسران و لغتنویسان آگاه برگرفته شده است و هیچگاه از روش آنان فراتر نرفته و از خود (جز آنچه گفتهاند) چیزی در آن نیاوردهایم؛ تنها در بیان اقوال، بهترین را برگزیدهایم و آنچه را که با ظاهر تعبیر قرآن سازگارتر است آوردهایم و از اقوال ناهمگون و بیاساس که روشن نیست گویندگان آنها اشتباه رفتهاند یا ناقلان آنها دوری جستهایم. در این کتاب، ابتدا بابی منعقد کرده است با عنوان اشتقاق اسماء الله و صفاته و اظهار معانیها و در آن، ۲۶ واژه را تفسیر کرده است و بهدنبال آن در باب دیگری درباره واژههای مشکل و تکراری در قرآن سخن گفته و ۴۰ واژه را آورده است. سپس به شرح و تبیین واژههای مشکل قرآن، بر حسب ترتیب آیات و سورهها پرداخته است؛ همانگونه که در تفسیر غریب القرآن، منسوب به زید شهید رفتار شده است؛ و شاید برای مراجعه و یافتن معانی واژههای مورد نظرشان آسانتر باشد؛ زیرا برای کسانی که در تفسیر قرآن، سوره به سوره و آیه به آیه پیش میروند (در موقع لزوم) دسترسی به معانی واژههای مشکل مورد نظر آسانتر است. روی هم رفته، این کتاب، از بهترین کتابها در تفسیر غریب القرآن و کتابی شناخته شده است که نظم و ترتیب را در کنار اختصار و ایجاز رعایت کرده است. یکی از غنیترین منابع تفسیری لغوی بهشمار میآید که امثال طبری و قرطبی و فخر رازی بر آن تکیه کردهاند؛ گرچه مولف آن نیز، خود از کتاب اعجاز القرآن ابوعبیده و معانی القرآن فراء، بیشترین بهره را گرفته است؛ تا آنجا که گاه، نکاتی را با همان لفظ و عبارت آورده است؛ ولی به گونهای که دانشمندی صاحبنظر برمی گزیند؛ که میداند چه را برگیرد و چه را دور بریزد. ۳.۳ - مفردات راغب اصفهانیشیواترین و کاملترین کتاب در تفسیر غریب القرآن، کتاب مفردات، نوشته ابوالقاسم حسین بن محمد، معروف به راغب اصفهانی (متوفای ۵۰۲) است. این کتاب، اولین کتابی است که در آن، باب اجتهاد در لغت باز شده و در فهم و استنباط معانی لغات و کلمات، اعمالنظر شده است و چه زیبا و شیوا اعمالنظر شده است! این کتاب، از توانمندی والایی در واژهشناسی و مفهوم یابی برخوردار است و در کنار قرآن، پدیدهای اعجاز آفرین و اعجاز برانگیز شناخته شده است. ابوالفضل حبیش بن ابراهیم تفلیسی (از دانشمندان قرن ششم) نوشتار لطیفی دارد که در آن، وجوه معانی واژههای قرآنی را بیان داشته و با زبان فارسی، برای مردم خود خدمتی شایسته انجام داده است. این کتاب، با همت و تحقیق استاد مهدی محقق (بزرگمرد سختکوش) آماده شد و چاپ و انتشار یافت. (از طرف بنیاد قرآن تهران در سالهای ۱۳۴۰، ۱۳۵۵، ۱۳۵۹ و ۱۳۶۰ ش به چاپ رسید.) ۳.۴ - تفسیر غریب القرآن طریحیجامعترین کتابی که اخیرا ظهور یافت و به طور فراگیر، تمامی الفاظ غریبه قرآن را در برگرفته است، کتاب تفسیر غریب القرآن نوشته فقیه مفسر و ادیب توانا، شیخ فخرالدین طریحی نجفی (متوفای ۱۰۸۵) است. کتابی است جامع و کامل، با قلمی متین و رسا که نگارش آن در سال ۱۰۵۱ پایان یافته و در سال ۱۳۷۲ با تحقیق استاد محمدکاظم طریحی در نجف اشرف به زیور طبع آراسته گردید. ۴ - پانویس
۵ - منبعمعرفت، محمدهادی، تفسیر و مفسران، ج۲، ص۵۴۱-۵۴۷. |